آی کی دو و فلسفه ی آهیمسا

اعطاى نمایندگى رسمى به شیهان سعید زرین درخت از طرف شیهان ایچیرو شیشییا
می 10, 2017
سوگندنامه ایران آی کی دو مِی سِی کای
ژوئن 3, 2017

آی کی دو و فلسفه ی آهیمسا

 

عشق تنها سلاحی است که حمل می‌کنیم

آهیمسا، یا بی آزاری یا عدمِ خشونت نامی با ریشه سانسکریت است.

در سانسکریت هیمسا به معنی خشونت و آزار می‌باشد و با اضافه شدنِ «آ» در ابتدای آن، مفهوم آن می‌شود: نفی خشونت.
آهیمسا همچنین یکی از اصول مهم ذکر شده در پاتانجالی یوگا می‌باشد و در آنجا بیشتر از آنکه یک نام باشد بیشتر اشاره به یک روشِ زندگی است. درواقع زندگی بر مدار صلح و درونی خالی از هرگونه نفرت و آزار نرساندن نه تنها به انسان بلکه هر جاندار دیگری. در صحنه سیاست، این اصل توسط مهاتما گاندی قویاً تأکید می‌شد. همچنین بر طبق این اصل، بسیاری از معتقدان به آن از کشتار حیوانات و خوردن گوشت آنها پرهیز نموده و روی به سوی گیاه‌خواری می‌آورند.
تیک نات هان راهب ذن در مورد عدم خشونت می‌گوید: «کسی که طرفدار مقابله به مثل است، به خشونت ما را وامی‌دارد. کسی که خواهان رنج بردن دیگری است، دارای انرژی خشونت‌ورزی است. خشونت، با خشونت پایان نمی‌یابد. بودا گفته است که با نفرت به نفرت پاسخ دادن، فقط نفرت را هزاران برابر افزایش می‌دهد. فقط اگر با همدلی به خشونت پاسخ دهیم، می‌توانیم نفرت و کینه را از میان برداریم»

آی کی دو تقریباٌ به معنای ” روش رسیدن به هماهنگی وهارمونی روح” است .این رشته بر خلاف خیلی از هنرهای رزمی دیگر ، صرفا یک ورزش نیست . درحقیقت یک هنر است . یکی از اصول اولیه آی کی دو این است که رقابت در مبارزه جایی ندارد. یک آی کی دو کار هرگز به خاطر اثبات برتری خود با حریفش مبارزه نمی کند . آی کی دو روی یک میدان کاملاٌ متفاوت کار می کند . در یک مبارزه واقعی همیشه یک نفر حمله می کند ونفر بعدی را مورد هجوم قرار می دهد. تئوری آی کی دو این است که فرد حمله کننده خودرا از موقعیت مستحکم خویش خارج کرده ، قدرت توازن وتعادلش را از دست می دهد. به همین دلیل مهاجم با اقدام به حرکات پر خاشگرانه و عصبی در واقع خود را به سمت شکست می برد. در واقع مسبب اصلی شکستش خود اوست.

داستان برادر “نات تری”

تیک نات هان در کتاب آرامش حقیقی نیز خاطره‌ای را تعریف کرده که لزوم پرهیز از خشونت حتی خشونت درون را متذکر می‌شود، او می‌گوید:
«روزی در سال ۱۹۶۵ هنگامی که در معبد تروک لم در شهر سایگون ویتنام راهب بودم، برادر راهبم “نات تری” در خیابانهای شهر قدم می‌زد، یک کامیون ارتش آمریکا، از کنارش گذشت و سربازی آمریکایی که در پشت کامیون ایستاده بود، بر سر برادر تف انداخت. برادر “نات تری” نزد من آمد و گریست زیرا احساس شرمندگی می‌کرد، به او گفتم شاید سرباز آمریکایی تبلیغات زیادی شنیده که راهبان مرد و زن بودایی، کمونیست‌هایی با لباس مبدل اند، بنابراین وقتی آن سرباز برادر “نات تری” را دید، نفرت را با تف انداختن بر او نشان داد. سرباز آمریکایی قربانی سوءبرداشت و جهالت بود. من گفتم “برادر، شما نباید از او متنفر باشید. اگر از او نفرت داشته باشید مفهومش این است که هنوز به درک نرسیده‌اید”. من برادر “تات تری” را مدتی در آغوش گرفتم و گفتم “عزیزم، ما زاده نشده‌ایم که تفنگ بر دوش بگذاریم، ما برای عشق ورزیدن به یکدیگر زاده شده‌ایم، عشق تنها سلاحی است که حمل می‌کنیم»

ارسال کننده: پوریا مژده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *